تپش قلب کوچیک رونیا
روز 11 فروردین وقتی دونستم 1 فرشته کوچولو تو دلم دارم به بابا خبر دادم خیلی خوشحال شد و کلی ذوق کرد و بهم تبریک گفت اون روز از اینکه 1 مسافر کوچولو تو راه داریم خیلی خوشحال شدیم و من 1 احساس خاصی داشتم برای اولین بار دارم 1 تجربه ای کسب میکنم (عجیب و دوست داشتنی) نمیدونستم چیکارا باید می کردم یا باید انجام بدم؟! از اون روز شروع به مطالعه و جمع آوری اطلاعات کردم. برام جالب و دوست داشتنی بود... خاله وحیده 1 نی نی تو دلش داشت که دختر بود قراره انشاا... مرداد ماه به دنیا بیاد...اولین کسی بود که از بودنت تو دلم باخبر شد خیلی خوشحال شد و بهمون تبریک گفت... بالاخره 23 فروردین با مراجعه به دکتر برای اولین بار...